اخبار
آيين عرفي(جستارهايي انتقادي در بنيادهاي سكولاريسم)
آئين عرفي (جستارهايي انتقادي در بنيادهاي سكولاريسم)؛ جمعي از نويسندگان، با نظارت علمي محمدتقي سبحاني، به اهتمام مهدي اميدي؛ تهيه گروه مطالعات اسلام و غرب، قم؛ دفتر تبليغات اسلامي، معاونت پژوهشي، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي، چاپ اول 1390، شمارگان 1400، 512 ص.
پارادايم سكولاريته، ابعاد پنهان و آشكاري دارد به عبارتي اين پاردايم، نه تنها با عرصۀ سياست و حقوق درگير است بلكه با گذشتن از مرزهاي حيات جمعي، به عميق­ترين لايه­هاي شخصيت فردي پا مي­گذارد و براي عقلانيت، اخلاق و سلوك انساني هم نسخه مي­پيچد. پاردايم سكولار حتي پنهان­ترين و شخصي­ترين مسئلۀ انسان يعني معنويت را هم رها نمي­سازد و براي مقولاتي چون هويت، اصالت و معناي زندگي هم بديل­هاي غير ديني مي­آفريند.
نگرش ترويجي در تفسير، تبيين و يا نقد «سكولاريسم» و فروكاستن آن به مقوله­اي سطحي و سياسي، نه تنها پهناي پرسشِ «دين و زندگي» را از ديده­ها دور نگاه داشته، بلكه خود، زمينه­هاي فرهنگ عرفي (سكولار) را در متن زندگي دينداران هموار نموده و زيست اسلامي را حتي در جمع مسلمانان مهجور گذاشته است.
امروزه با اوج­گيري نهضت­هاي بيداري ديني در سرتاسر جهان و هم­زمان با بروز چالش­هاي جديدتر فراروي تمدن مدرن، بار ديگر بازخواني سكولاريته به ضرورتي عيني و نظري تبديل شده است و حتي متفكران مغرب زمين كه پيشتر نياز چنداني به جستجوي چند و چون آن نمي­ديدند، هم اكنون بيش از پيش بدين عرصه پرداخته­اند.
در اين راستا، پژوهشگران گروه مطالعات اسلام و غرب بر آن شدند تا با واكاوي بيشتر در درون مايه­هاي اين پديدۀ مدرن (سكولاريته)، تصوير دقيق­تري از گوهر و قلمرو وسيع سكولاريسم و مدعيات آن فرا روي محققان نكته سنج قرار دهند و راهي فرا روي تأمل بيشتر در اين باب بگشايند كه سكولاريسم نه تنها يك انديشۀ سر زنده در كل جهان است بلكه يك الگوي حيات عيني است كه حتي به زعم بسياري تنها گونۀ زيست انسان در دنياي ماست. در واقع، تلاش پژوهشگران مجموعۀ حاضر آن بوده تا با مطالعه در ابعاد مختلف معرفتي، اجتماعي، اخلاقي و معنوي، ريشه­ها و نشانه­هاي آيين دنيويِ «سكولاريسم» را در ساحت­هاي نظري معلوم نموده، كاستي­ها و پيامدهاي آن را در حيات عينيِ جامعۀ دينداران برجسته سازند. بنابراين، كتاب «آئين عرفي» را مي­توان پژوهشي انتقادي ناميد كه مي­كوشد در چالش ميان دين­مداري و دنياگروي خود را از وضعيت انفعالي رها ساخته و گفته­ها و شنيده­هاي مربوط به «سكولاريسم» را از نو فهم و نقد نمايد.
مجموعه مقالات
جامعه سكولار، مؤلفه­ها و شاخصه­ها/ امان­الله فصيحي
امان­الله فصيحي در اين مقال در پي پاسخ به اين پرسش است كه الگوي جامعه مبتني بر ايدۀ سكولار از چه مؤلفه­ها و شاخص­هايي برخوردار است؟ و وجه تمايز آن با جامعۀ ديني در چيست؟ مدعاي نويسندۀ اين نوشتار بر اين است كه مهم­ترين مؤلفۀ اصلي جامعۀ سكولار در جانب سلبي، نفي محوريت دين از جامعه و در جانب ايجابي، سلطۀ عقلانيت و خرد ابزاري به جاي دين در سامان­دهي حيات انساني است. در پايان مقاله، فصيحي نتيجه مي­گيرد كه بر خلاف ديدگاه برخي، جامعۀ ديني امكان ندارد كه با جامعۀ سكولار جمع شود، چون مميز اين دو جامعه به محوريت دين يا عقل بستگي دارد. اگر در جامعۀ سكولار، مواردي از دين ديده مي­شود اين به معناي محدوديت دين نيست، بلكه عقلانيت ابزاري براي پيشبُرد اهداف خود از دين مانند ساير امور به عنوان ابزار استفاده مي­كند.
درآمدي بر عقلانيت سكولار با تأكيد بر آراي ماكس وبر/ محمدجواد محسني
«عقلانيت» از ديرباز موضوعي محوري در بررسي­ها و مطالعات علوم انساني و اجتماعي بوده است كه امروزه عقلانيت سكولار به عنوان جوهر تمدن جديد غرب (مدرنيته) شناخته شده است؛ از اين رو شناسايي، نقد و بررسي آن به عنوان اولين گام مهم در شناخت مدرنيته و غرب­شناسي از اهميت خاصي برخوردار است. در اين مقال نويسنده به توصيف عقلانيت سكولار و بيان ويژگي­ها و شاخص­هاي آن- بدون داوري در باب فضيلت يا رذيلت آن- مي­پردازد و مي­كوشد با برجسته كردن روايت ماكس وبر از عقلانيت جديد غرب، به عنوان نمونه و مصداقي از عقلانيت سكولار، به بررسي شاخص­ها و تجليات عقلانيت سكولار در ساحت انديشه، عمل فردي و ساختار اجتماعي بپردازد.
اخلاق سكولار يا سكولاريسم اخلاقي/ محمد سربخشي
موضوع رابطۀ دين و اخلاق از ديرباز مورد توجه انديشمندان و متفكران بوده است. در جهان اسلام اين موضوع تحت عنوان نظريۀ حسن و قبح الهي مطرح شده و آراء مختلفي را برانگيخته است. در غرب نيز تا پيش از رنسانس به وابستگي اخلاق به دين معتقد بودند اما بعد از رنسانس رويكردي به منصۀ ظهور رسيد كه با آن دين به محاق رفت و اخلاق نيز به تناسب اين رويكرد جديد، انساني و دنيوي گرديد و به عبارتي همۀ عرصه­هاي از جمله اخلاق سكولاريزه شد.
رابطۀ دين و اخلاق با طرح پرسش­هاي مختلفي از قبيل: «اصحاب دين كه مدعي وابستگي اخلاق هستند، اين وابستگي را در چه عرصه­هايي مي­دانند و چه دلايلي براي اين ادعا دارند؟ آيا اصلاً مي­توان رابطه و وابستگي خاصي بين آنها پيدا كرد؟» مورد سؤال و كنكاش قرار گرفته است. محمد سربخشي نيز با طرح چنين سؤالاتي در اين مجموعه مي­كوشد تا به تبيين علمي رابطۀ دين و اخلاق بپردازد.
سكولاريسم معنوي (مناسبات سكولاريسم و معنويت در عصر جديد) حبيب­الله بابايي
امروزه معنويت به مثابه يك رويكرد در عصر جديد، در همۀ ساحت­هاي زندگي، مانند دانش­هاي جديد به ويژه روانشناسي، سياست، عرفان، اخلاق و حتي اقتصاد و مديريت، نفوذ يافته است؛ از سوي ديگر طرفيت­هاي ذاتي معنويت نيز توقعاتي را براي ارايۀ راه برون رفت از وضعيت نابسامان دنياي معاصر به وجود آورده است. در اين ميان، پرسش­هايي دربارۀ نسبت ميان سكولاريسم و معنويت مطرح است: چگونه سكولاريسم از معنويت در حل معضلات اين جهاني استفاده مي­كند؟ ثانياً تفاوت ميان معنويت سكولار (عرفي) و معنويت ديني (قدسي) در چيست؟
حبيب­الله بابايي در اين مقاله به دنبال پاسخ به پرسش­هاي مزبور است و در اين جهت مي­كوشد با رويكردي تحليلي و با تحليل معنويت جديد و سكولاريسم، به منزله مفاهيم ناظر به واقعيات بيروني جديد، نسبت منطقي ميان اين دو را تبيين و مؤلفه­هاي ربطي ميان آن دو را به دست آورد.
بابايي پس از تبيين اين دو مقوله در پايان نتيجه مي­گيرد كه سكولاريسم و معنويت در مضامين متعددي اشتراك نظري و مبنايي دارند. همان­طور كه گفتمان سكولاريسم اقتضاي دين معنوي، آن هم با ويژگي­هاي مدرن، را دارد؛ معنويت مدرن نيز با سكولاريته آسان­تر جمع مي­گردد. به بياني ساده، هم سكولاريسم در زايش معنويت به مثابه يك دين جديد مؤثر بوده است و هم اين­كه معنويت به وجود آمده، توانسته در شكل­گيري و تقويت سكولاريسم و براي جبران خلأ دين، اثرگذار باشد. بنابراين، جامعۀ ديني كه در پي شريعت و طريقت براي نيل به حقيقت است هرگز نمي­تواند و نبايد از رواج معنويت مدرن و سكولار راضي گشته و آن را نشان و علامتي براي توسعه دين و دينداري بداند.
روش سكولار/ مهدي اميدي
پرسش دربارۀ ماهيت سكولار و عناصر و مؤلفه­هاي آن نيز ملازم با طرح مجموعه­اي از پرسش­هاي به هم پيوسته است كه تبيين و تنقيح آن نيازمند ارائه پاسخ مناسب به هر يك از آنهاست. از جمله پرسش­هاي مرتبط با ماهيت سكولاريسم، چيستي روش سكولار است. مهدي اميدي در اين نوشتار با طرح پرسش از «چيستي روش سكولار» در پي پاسخ و تبيين اين مسأله است كه آيا سكولاريسم در باب انديشه و عمل داراي روش و متدي خاص، متمايز از روش در بينش و گرايش ديني است؟
اين مقاله در ابتدا به طرح اين موضوع مي­پردازد كه شاكلۀ روش­هاي تحقيق تا چه حد حامل مفروضات اساسي سكولاريسم­اند. در واقع، اميدي در اين نوشتار به دنبال آن است با بهره­گيري از روش تحليل مفهومي و گاه توصيفي، شيوه­هاي اثرگذاري باورهاي سكولار در معرفت و تعقل را شناسايي كند تا با دور ساختن مفروضات و روش­هاي علم در جهان اسلام از محيط، مباني، باورها و زمينه­هاي قابل تعميم تاريخي جوامع سكولار، امكان حاصل­خيزي دانش بومي فراهم و رونق علمي جهان اسلام، تجديد و احيا شود.
علم سكولار و علم ديني از منظر سيد حسين نصر و نقد آن/ سيد عليرضا صالحي ساداتي
يكي از مباحث مطرح در كشورهاي اسلامي از جمله ايران، مسئلۀ رابطۀ علم جديد غربي با دين است. در اغلب كشورهاي اسلامي اين موضوع محل توجه انديشمندان بوده و طيف­هاي مختلف فكري پاسخ­هاي متفاوتي را ارائه كرده­اند. عليرضا صالحي در اين مقاله به بررسي اين رابطه در پاسخ به پرسش­هاي: «مباني و ويژگي­هاي علم جديد چيست؟ آيا علم جديد خنثي و بي­طرف است و به راحتي مي­تواند در تمدن­هاي ديگر و جهان­بيني­هاي ديگر ادغام گردد و به كار گرفته شود؟ آيا مي­توان علم ديني يا مقدس و به طور خاص­تر علم اسلامي داشت يا نه؟ آيا در اهداف، مباني، روش­ها و نتايج اين دو علم تفاوتي وجود دارد؟ و...» در ديدگاه سيد حسين نصر، پرداخته است. در پايان صالحي چنين نتيجه مي­گيرد كه از نگاه نصر، علم مقدس يا علم ديني با توجه به نقائص و محدوديت­ها و پيامدهاي ناگوار علوم جديد غربي، نه تنها ممكن و مطلوب بلكه نياز به آن آن­قدر ضروري است كه در غياب آن، جايگزين­هاي دروغين آن در غرب به صحنه آمده­اند.
 
امتیاز دهی
 
 

خانه | بازگشت | حريم خصوصي كاربران |
Guest (PortalGuest)

خبرگزاري ديپنا
مجری سایت : شرکت سیگما